شبی بیتاب و سنگین از کنارم می رود بی تو
صدای دلخوشی ها از سه تارم می رود بی تو
و حالا اشتیاقی در هوای شعرهایم نیست
نرو دنیای من دار و ندارم می رود بی تو
تب بی تابی من هم شروع بدتری دارد
چه حالی دارم از اینکه بهارم می رود بی تو
به پایان غم انگیزم چه حالا ساده می آیم
و تنها مانده اشکی که به کارم میرود بی تو
هوای حس دلتنگی کنارم سایه میکارد
هوای بی کسی هایم قرارم میرود بی تو
و دارد بویی از غربت به پای واژه می آید
ببین حس غزلها از کنارم میرود بی تو
قسم بر بغض سنگینی که بر لای گلو دارم
غمی آهسته آهسته به بارم میرود بی تو
یادش بخیر
بسیار عالی
ممنون باز هم سر بزنید
به پایان غم انگیزم چه حالا ساده می آیم
یعنی چی؟دربرابر پایان غم انگیز ساده برخورد میکنم؟که اگر هم این باشه معنی را سخت میرسونه.
شبی آرام و زیبا از کنارم می رود بی تو
این شب آرام و زیبا نیست زیرا بدون معشوقه گذرانده میشود چنانکه در بیت بعد گفته میشود صدای دلخوشی ها میرود.
سلام احساس تو همه ی شعرات هست و این خوبه اما فکر میکنم نسبت به اشعار قبلت ضعیفتره.
به وبلاگم دعوتی منتظرم.