به علی خوشخوان
من به ازدحام تو ایمان دارم
در حصار درخت های زیتون
و با سرود مه آلود صبح
و در رطوبت جالیزها
به پیشواز تو می آیم.
تو با هجوم شادمانی ات
تمام پرندگان جهان را فواره می کشی
من
مترسک شوره زار های پاییز
می ایستم
و اشک هایم را پاک می کنم.