شرمنده ام ز حرمت احساس های ناب حسم شبیه نفس مانده در حباب لبخندهای سبز خدا را ندیده ام دورم ز نور غزل های آفتاب شرمنده ام تمام غزل های دلنشین شاعر نبود خسته دلی مثل من کباب شرمنده ام ز غربت این روزهای سبز کابوس فصل تو آمد درون خواب تاول گرفت عمق غزل های من هنوز من ماندم و حصار وسوسه هایت در این سراب من ماندم و خیال نگاهت هنوز هم خارم ز حرمت عکست درون قاب باران درد و آه مرا زیرورو مکن زیباترین ترانه احساس های ناب ماه تمام خاطره هایم نگاه کن عکست شبیه منظره افتاده روی آب |