شاعر متعهد به چیست؟


دیدگاه معروفی در ادبیات «شاعر را متعهد به شکست » می داند.


نظر شما چیست؟


می گویند اگر انسان به طرح ها و هدف های متعالی اش دست پیدا نکند - البته اگر طرح و هدفی در کار باشد - با خودش بیگانه می شود. آنگاه مسئله ی شکست پیش می آید ( یعنی یک جور هایی شاعر شکست های خودش می شود)...


حالا چه؟ نظرتان تغییر کرد؟


البته قرار نیست من نظر شما را در مورد شعر تغییر بدهم.

اما به این عبارت توجه کنید؛


«گر چه سارتر بارها به صراحت گفته است که آدمی جز طرح هایش هیچ چیز نیست و همین است که او را از (تره) تفاله و کَلَم متمایز می کند لیکن غافل نبوده است که آدمی برای رسیدن به هدف هایش چه بسا که از هستی خود باز بماند. در واقع آدمی به سبب طرح هایی که افکنده است نیز ممکن است با خود بیگانه شود و آنگاه فقط شکست می تواند او را به خود باز آورد و با هستی یگانه کند این وظیفه ی خطیر را شعر بر عهده دارد زیرا که شعر نمایشگر شکست است و شاعر نمایشگر شکست خوردگی. شاید عمیق ترین و تازه ترین سخنی که تا کنون درباره ی شعر گفته شده است در همین جا باشد»


- ص36 کتاب ادبیات چیست؟ ژان پل سارتر



واقعن این مطلب برای من عمیق و تازه بود. تا نظر شما چه باشد.


ع.طاهری نیا