بغض من

بغض من سنگین شد از یک درد می دانی چرا؟


آب شد احساس من ای مرد می دانی چرا؟


بار ابهام سکوتم را تو میفهمی هنوز


از همه دنیا شدم دلسرد می دانی چرا؟



شمع و گل با گردش پروانه کامل میشود


سوخت این پروانه شبگرد می دانی چرا؟



دستهای خالی ام را روبرویت برده ام


با دلی بیتاب و رنگی زرد می دانی چرا ؟



آفت احساس من احساس بیتابم نبود


این دل عاشق مرا آورد می دانی چرا ؟



بزم درد و آه شد رخسار چشمانم ولی


تا شدم دیوانه ای ولگرد می دانی چرا؟