انتشار اشعار شاعران انجمن ادبی فانوس شهرستان گلپایگان

لطفا ما را از نظرات سازنده ی خود در مورد این وب مطلع فرمایید.

انتشار اشعار شاعران انجمن ادبی فانوس شهرستان گلپایگان

لطفا ما را از نظرات سازنده ی خود در مورد این وب مطلع فرمایید.

سوت و کور...


ای بی قطار شب!


آخر کمی عبور...


                      از این شهر سوت و کور!



یه لکه دود


            در دل مهتاب


                               مثل رود...



 ای بی بخار شب!



«دوستـــــانه»


بگویم مثنوی با قــلبِ غم دار

بُوَدفــانوس دوم خانه ام یار!


قرارما بُده خوش شعرگوییــم

بـه شعرخوش محبت رابجوییم


بگـوییم شعرخوش با روحِ آرام

شویم نقد وکنیم ما نقدِبی نــام


بجا تشویق باشدشعروشاعــــر

دهیم میدان به نثر،آثارِفاخـــر


محبت،مهربانی،عشق وعــزت

بگوییم شعرخوش ازجنس حرمت


شویم الگوی هم درگفتـــگوها

کنیم تقسیم شادیهــا وغمهـــا


شود فانــوس محل انس والفت

دهیم برحاکمان ما درسِ حـکمت


دریغا!!این هدفها شد فَسانـــه

گرفته تیرِ غم قلبم نشانــــــه


مگر این شهر نباشد مهدِ اعــلام

به شعر ونثر نَبُد والا وبر بـــام


نمی دانم،نمی دانم ،چه گویم؟؟؟

به اهل شعر،به اهل نثر،که گویم؟؟؟


____________________فیروزی /اردیبهشت 94

در خود تباه می شدم اما ...

در خود تباه میشدم اما ندیدی یم

بی سر پناه می شدم اما ندیدی یم



ساعات غم به دور دلم حلقه میزند

 بی سال و ماه می شدم اما ندیدی یم

 

بغضی ترین دقایق پر اظطراب من

پر سوز و آه می شدم اما ندیدی یم

 

در روبروی چشم خدای فرشته ها

یک رو سیاه می شدم اما ندیدی یم



گم میشدم مقابل این جاده های سرد

گمراه راه می شدم اما ندیدی یم



آتش گرفت این دل بیتاب و بی قرار

انبار کاه می شدم اما ندیدی یم



شعرم غریب بود و فقط انتهای آن

در خود تباه می شدم اما ندیدی یم