طنز
آخرش با ما نگشتی صاف، پیچِ چالماسین
مثل یک انسان با انصاف، پیچِ چالماسین
تا از این راه کج اَت برگردی و توبه کنی
ملّتی را کرده ای علاف، پیچِ چالماسین
بعدِ هفده سال طرح و کار و عمران و جهاد
آسفالتی ساختی ناصاف، پیچِ چالماسین
توی سربالایی اَت - با دنده ی یک- همچنان
می کشد «اِسکانیا» تِیک آف، پیچِ چالماسین
ناگهان سُر می خورَد «پیکانِ سوسکی» وقت برف
در تو با لاستیک های صاف، پیچِ چالماسین
فرق چندانی نکردی با هَفَشدَه سال قبل
هی نزن درباره ی خود لاف، پیچِ چالماسین
کاش روز طرح ریزیِ پلِ کوتاهِ خود
برقضایا داشتی اِشراف، پیچِ چالماسین!
بس که پیچاندند و از این سوی و آن سویت زدند،
گشته ای باریک چون الیاف پیچ چالماسین!
بی گمان ترسیده پیمانکار، فصلِ بودجه،
در مسیر تو شود اِسراف، پیچِ چالماسین
هست تقصیرِ خودت. تقصیرِ «میم» و «نون» نیست
بد نگو پشتِ سرِ اَسلاف، پیچِ چالماسین
جای این توجیه های پوچ و غیر منطقی
منطقی باش و بده انصاف، پیچِ چالماسین...
«پیچ شمران» را ببین و یک کَمی الگو بگیر!
تا ندادیمت به «قالیباف» ، پیچِ چالماسین!
1-نام پیچِ خطرناکی وسط های جاده ی ویست - قودجان
که تازه گی ها کمی ایمن سازی شده. مثلن!
«سالگرد حماسه بهمن مبارک»
خداراشکر ادب راهِ صداقــت
فیروزی/گلپایگان/گوگد/ارسال به جشنواره نگارستان امام ره(اصفهان)
در زلال چشمهایت خار می باشد کسی
با غم عاشق شدن بیمار می باشد کسی
سهم من از دیدن امواج چشمانت چه بود
تا ابد در حسرتت بیدار می باشد کسی
در همان آزاد راه مهربانی گفته ام
بی قرار لحظه دیدار می باشد کسی
هرگز دری به روی دلم وا نمیشود
با من عجیب خنده هم آوا نمیشود
تا واژه ها بخاطر احساس من گرفت
با شاه بیت واژه مداوا نمیشود
من تا کنار خستگی واژه میروم
دردم کنار واژه تماشا نمیشود
حالا شروع این غزلم را به یاد تو
گفتم ولی دوباره سرپا نمیشود
اینجا غروب خانه دل را گرفته است
حالا طلوع در دل من جا نمیشود
جایی نبود تا که بگویم هنوز هم
هرگز کسی شبیهه تو پیدا نمیشود
بی کسترین نگاه غریبم برای تو
دیگر شروع گرم غزلها نمیشود
هر واژه با نگاه تو پیوند میخورد
حتی غزل بدون تو زیبا نمیشود
حالا عجیب در دل من جای خالی ات
زخمی عمیق هست و مداوا نمیشود
باکمال تأسف شامگه یک شنبه 28/10/93 استاد مشفق کاشانی در 89 سالگی جان به جان آفرین تسلیم و جامعه ادبی را اندوهگین ساخت.
بنده بعنوان ادای دین زندگی نامه ای بسیار مختصر از این شاعر متعهد و انقلابی ارایه می نمایم.
آقای عباس کیامنش متخلص به مشفق کاشانی درسال 1304 در یکی ازروستاهای کاشان بدنیاآمد/ او مشوق بسیاری شاعران معاصر از جمله سهراب سپهری، مهرداداوستا، قیصرامین پور و ... بود.آثار استاد عبارتند از: خاطرات، خلوت انس، مجموعه اشعار، تصحیح وگردآوری شعر شاعران معاصر، تصحیح دیوان حاج سلیمان بیگدلی، حاشیه بر 12بندمحتشم.
مشفق کاشانی شاعری متعهد و غزل سرایی توانا بود که شعر او ریشه در سبک عراقی (حافظ) داشت، سبک شعری او آیینی است و اشعار او در مدح و مرثیه معصومین/ انقلاب و دفاع مقدس و رهبری ایت ا...خامنه ای است. روحش شاد و راهش پر رهرو باد!