نگاه عاشقانه اش اگر این بار باحرارت بالاتر از خورشید بر من بتابد
دگرنمیسوزاند دلم آینه ای میشوم که بابرگشت آن بسوزاندوجود فاسدش
وهزاران فرسنگ ازاین جاده دور تر بیاندازد لباس میش گرگ بر تنش.
نگاه هرزه فاسد است و می پوساندنگاه عاشقحاسد است و می سوزاندفاصله بین این دوچشم موازی راهزار فرسنگ نمی پوشاند
نگاه هرزه
فاسد است و می پوساند
نگاه عاشق
حاسد است و می سوزاند
فاصله بین این دوچشم موازی را
هزار فرسنگ نمی پوشاند