انتشار اشعار شاعران انجمن ادبی فانوس شهرستان گلپایگان

لطفا ما را از نظرات سازنده ی خود در مورد این وب مطلع فرمایید.

انتشار اشعار شاعران انجمن ادبی فانوس شهرستان گلپایگان

لطفا ما را از نظرات سازنده ی خود در مورد این وب مطلع فرمایید.

ب مثل بابا

ب مثل بیسکویت مادری که که بابا گاهی برام میگرفت و من میگفتم اینو که بابا گرفته چرا مادر؟

   بابا میخندید و چیزی نمیگفت!!

ب مثل بستنی کیم که تو پارک با هم نشستیم وخوردیم ولی حواس بابا جای دیگه بود وبستنیش آب شد.

ب مثل بند کفشاش همون صبحی که اومدم براش ببندم دیدم جلوش پوست انداخته و داره پاره میشه یادم افتاد دیروز بابا باچه ذوقی برام کفش خرید کفشام فقط یه کم جلوش خط افتاده بود.

ب مثل بهمن ماهی کهبابا صبح زود رفت کارو غروب با صدای گرفته وخس خس سینه برگشت.

ب مثل بلور اشکش که گاهی تو چشماش حلقه میزد ولی بیرون نمیومد.

به مثل بوسه هاش مثل بغل گرفتن من وقتای خستگیش.

ب مثل بچگی هام که واسه من تموم شدو واسه بابا هنوز ادامه داره.

ب مثل بابا.

نظرات 1 + ارسال نظر
فاطیما شنبه 3 خرداد 1393 ساعت 13:27

سلام متنت خیلی به دلم نشست پراز احساسه موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد