شب و تنهایی و بیتابی و افکار دلم
میخورد روح ترک خورده و تبدار دلم
تا ابد هست به جانم غم تنهایی دل
سایه ساری ز غمی بر تن بیمار دلم
بخدا بی تو غزل یک غزلی بی جان است
بی ردیف است غزل بر تن اشعار دلم
شده بیتاب غزل ها به دل قافیه ها
واژه ها کی بشود مونس و غمخوار دلم
با غزل حرف دلم را به تو گفتم با عشق
تا کنم خالی خالی تن غمبار دلم
بغض غم گوشه ی غمبار دلم می ماند
غم و تنهایی و بیتابی و افکار دلم
به به سهیلا نازم
اوضا احوال چطوره؟
کم پیدایی به ما هم که دیر دیر سر میزنی گل دختر
خوشالم کردی با حضورت در وبلاگم
ممنون دعوتم کردی
عالی هستن کارات اما امیدوارم در شعرای بعدیت از غم و تنهایی نگی
درود بر بانوی شاعر....