انتشار اشعار شاعران انجمن ادبی فانوس شهرستان گلپایگان

لطفا ما را از نظرات سازنده ی خود در مورد این وب مطلع فرمایید.

انتشار اشعار شاعران انجمن ادبی فانوس شهرستان گلپایگان

لطفا ما را از نظرات سازنده ی خود در مورد این وب مطلع فرمایید.

سهم من

                                                                                                                 

سهم من دیدن چشمان غم انگیز تو است

چه کنم این غم دنیاست که آویز تو است

سر سجاده درد است تمام دل من

مثل پاییز تو زرد است تمام دل من

جام احساس مرا هم که فرو برد دلت

مثل باران غم انگیز دلم مرد دلت

و در این شعر به پرواز غمت خوشحالم

وقت رفتن به تو گفتم که چرا بی بالم

شعر من در گذر خاطرهای تو نشست

و سفر کردی و این بار دلم سخت شکست

این همان آدمک قصه تنهای تو بود

قصه بگذشت ولی همسفر پای تو بود

قصه بگذشت ولی خواب اسارت اینجاست

برو کابوس برو خاطره ها پا برجاست

قصه بگذشت ولی شوق دلت با من نیست

این فضا در تپش این همه تابیدن نیست

من و تو با خودمان درد اسارت شده ایم

این قفس خانه ما بود که راحت  شده ایم

دل من با دل تو حرف و سخن ها دارد

غم این مثنویم در دل تو جا دارد

غم چشمان تو را دیدم و درگیر شدم

رسم نامردی دنیاست که من پیر شدم

شاعری در قفس خانه دل میشکند

شعر او در پس کاشانه دل میشکند

و تو با مرگ غم انگیز دلم همسفری

باز آرام و ملایم ز غمم میگذری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
هورآدیش سه‌شنبه 17 دی 1392 ساعت 21:55

شعری بسیارزیبا، روان، ودل نشین.بردل نشست چراکه ازدل برآمده بود.

ممنون لطف دارین ممنون که همراهی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد